تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
Just Just Just Ss501
و آدرس
we-love-ss501-forever.LXB.i
r لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.
هانی از رو مبل پاشد و رفت درو باز کرد. دخترا با کله اومدن تو
می نیو: هیییییییییی تو نمیری عجب خونه ای دارنا
سویانگ: آره خیلی باحاله
هانی: خیله خب. بهتره کارمونو شروع کنیم. هرکی بره یه جا
بچه ها رفتن تو هر اتاقی و مشغول گشتن شدن و بعد از مدتی اومدن بیرون
آهو: خب چی پیدا کردین؟
کیونا: اینجا یه بسته بود. توش پر عکسه. بیاین ببینین چیه؟
عکسا رو از توش در آورد و به هرکدومشون چنتا داد
سویانگ: اینا که عکسای زندانیاست
می نیو: پ نه پ میخواستی عکسای پیک نیکشون باشه؟
هانی: اینارو میشناسین؟
آهو: بعضیاشو آره. ا این همون پسره نیس که پارسالعضو گروه شد؟
می نیو: ا آره خودشه. خیلی وقت بود ازش خبر نداشتیم. واقعا رفت زندان؟
سویانگ: پ نه پ رفت پیک نیک! {ایول عطیه جان خوب جوابشو دادی! بزن قدش!}
کیونا: هانی... این... این مامان... نیس؟
هانی سریع عکسو از دستش قاپید و با دقت بهش نگاه کرد. یه زن تقریبا سیو چند ساله رو زمین افتاده بود. دستاش از پشت بسته بودن و همه تنش زخمی بود. صورتش به طرز خیلی وحشتناکی سوخته و چیز زیادی از اجزای صورتشو نمیشد تشخیص داد... مرده بود.
هانی: آ... آره... خود مامانه
سویانگ: هی منظورتون چیه؟ شماها که مامانتون تو تصادف مرد؟
کیونا: ولی مثه اینکه... اونا... اونا مامانو کشتن!
صورت هردوشون قرمز شده بود و اشک تو چشاشون جمع شده بود
هانی: من که هرجور شده انتقاممو میگیرم
کیونا: آره... من... میکشمشون
آهو از جاش بلند شد: منم کمکتون میکنم. میفهمم چه حسی دارین
مینیو: منم همینطور
سویانگ: منم قول میدم کمکتون کنم
هانی و کیونا پاشدن. زورکی لبخندی زدن و اونا رو بغل کردن که یهو گریه شون گرفت.
می نیو: اااااااااه بسه دیگه گریه نکنین بریم سر کارمون. کی میان؟
هانی: گفت شب
آهو: خوبه. پس وقت داریم
سویانگ: راستی این سی دی ها هم بود
گذاشتشون تو دستگاه و صداشو بلند کرد. همشون صوتی بود. یه چنتایی رو گوش دادن. یه سری از حرفایی بود که خودشون و زندانیا رد و بدل میشد.
سویانگ: هی بچه ها اینو. روش نوشته: از طرف یه نفر برای دو نفر. هه چه بامزه!
آهو: احمق همون بامزه ای که تو میگی توش هزارتا معنی هست
کیونا: حالا این یعنی چی؟
هانی: شاید یه رمزه. یا مثلا میخواد غیر مستقیم یه چیزیو بگه
می نیو: پ نه پ چشم بسته غیب گفتی. خب بذارش ببین چی میگه
سی دی رو گذاشتن داخل و با دقت بهش گوش دادن:
-: دیروز رفتی خونه ش؟
-: آره
-: خب؟
-: هیچی دیگه. بچه هازودتر از من رفتن. تونستیم بگیریمشون
-: خوبه آفرین. یه پرونده دیگه هم هس. فردا باید بریم دنبال اون
-: کجا هس؟
-: شرکت پارک. همونی که همش رشوه میگرفت
-: باید بکشیمش؟
-: نه بابا فقط دستگیرش کنین
-: آها گرفتم باشه
کیونا: خب حالا این چی بود؟
می نیو: الان این چه ربطی به نوشته ی روش داشت؟
هانی: ای بابا ولش کنین اینم مثه همون بقیه بود دیگه
آهو: آره بریم سراغ بقیه
تا شب داشتن سی دی هارو گوش میدادن تا اینکه بالاخره تموم شد.
می نیو: آی آی آی گردنم درد میکنه آخ
آهو: آره منم بریم خونه دیگه
هانی: آره اونام دیگه الان میان بریم
آهو: هانی اون پسره شمارتو داره؟
هانی: نه چطور؟
آهو: پس گوشیتو همین جا بذار که بهت زنگ بزنه
هانی: آها باشه
گوشیشو رو میز گذاشت. بعد از اینکه سی دی ها و عکسارو جمع کردن و گذاشتنشون سر جاش رفتن خونه
نظرات شما عزیزان:
mahsa.sari
ساعت20:47---9 اسفند 1390
la la la la la la
man kheili shdam chon hani pes shodeپاسخ:کی؟ من؟
مثه اینکه خل شدیا!
mahsa.sari
ساعت21:07---1 اسفند 1390
من موندم شما از جي اين داستانا خوشتون مياااااااااااااااااااااد؟
جواب بدين لطفااااااااااااااااااااااااااا پاسخ:ب تو ربطی نداره فضول
بچه ها جان من جوابشو بدین روش کم شه اونجاش بسوزه!
من تو هنگم . نفهمیدم چی به چیه. ایت دخترا با ss مشکل دارن؟ راستی هانی داستان خودتی گلم؟kiss kiss پاسخ:اصن اشکال نداره
اس اس مثلن مامورای مخفی پلیسن!!!
دخترا هم ی گروه خلافکارن!!!
آره خودمم!!!